نگارجوننگارجون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

✿خاطرات نگــــــــاری ✿

خاطرات 2سالگیت

سلااااااام مامانم،خوشکلم،عســـــلـــــم خوبی؟؟؟؟؟  2سالگیت مبارک مامانی .... ماشالابزرگ شدی خانوم شدی باهوش شدی مرتب ومنظم شدی عزیزم   دیگه هرچه بگم کم گفتم خوشکلم.... مثلا غذاتموم میشه سریع دستات میره بالا ومنتظری تاباباجونی دعاروشروع کنن دعاتموم میشه سریع پامیشی به جمع کردن ظرف وظروف . خوراکیها ونوشیدنیهاروبدون اینکه من بگم میزاری تویخچال   دیگه کم مونده ظرف هم بشویی اینکه هرکاری میکنیم مثلا بهت اب میدیم خوراکی میدیم مخصوصن گوشی میدیم ماروتشویق میکنی وبهمون میگی آفـــــــرین   خیلی باهوشی ماشالا تاحدی که من وااقعن بعضی مواقع شگفت زده میشم  ...
21 آذر 1393

تولدمبارک نگارجانــم دخترنازم

سلاااام مامانای عزیز ونی نی کوچولوهای نازنین امروزتولــــ ـد نگارجونـ ــه یك سال پر از خنده و شادی گذشت یك سال پر از نگرانی های مادرانه و پدرانه گذشت  برای ما باورش سخت است اما پرنسس ما دوساله شد   . دخترای پاییزی ... جنسشون ... روحشون ... احساسشون ... مثل برگ های پاییزی میمونه ... کمیابن ... جنسشون از طلاست ... روحشون ... احساس میخواد ... روحشون نوازش میخواد ... روحشون گرما میخواد ... احساسشون ... نابه ... احساسشون لطیفه ... به لطافت اولین بارون پاییزی ... به لطافت شبنم ... احساسشون تازست ... مثل نم نم بارونای اول پاییز ...  ...
3 آذر 1393
1